هر چیزی که بخواهی اینجا

ترانه، کلیپ،آموزش،نرم افزار،بازی،اس ام اس ،جک،عاشقانه و ..

هر چیزی که بخواهی اینجا

ترانه، کلیپ،آموزش،نرم افزار،بازی،اس ام اس ،جک،عاشقانه و ..

یانگوم

 

 

 

 


 


آموزش رابطه جنسی به سبک Kamasutra

کاماسوترا چیست؟

در مکاتب قدیمی وباستانی سانسکریت، عنصری به نام "کاماسوترا" وجود دارد که به معنای عشق هندی است. کاماسوترا، در کل شامل تعدادی از پوزیشنها و حالات مختلف است که به درد همسران می خورد تا رابطه عاطفی عمیق تری بین آنها برقرار شود، بنابراین در کاماسوترا بیشتر به ادراکات روانی و عاطفی دو طرف از این رابطه تاکید می شود، یعنی کاماسوترا، آموزشی برای درک بهتر حالات و رفتارهای جنسی انسان است که در هند قدیم رواج داشته. امروزه کاماسوترا، به روشهای متفاوت و در قالب آموزشهای مختلف در درمان بسیاری از رفتارهای جنسی انسان به کار گرفته می شود. کتابها و فیلمهای آموزشی در مورد روشهای کاماسوترا را با جستجو در اینترنت می توانید بدست بیاورید. متن اصلی و قدیمی ترجمه شده به انگلیسی کاماسوترای هندی در این صفحه وجود دارد. اما اطلاعات و فایلهای بیشتر در این مورد را بهتر است از طریق جستجو در این وب سایت پیدا کنید. کاماسوترا می تواند درک دو طرف را از رابطه جنسی، از حد یک رابطه غریزی و جنسی ابتدایی و حیوانی به یک رابطه عرفانی و عاطفی عالی و عمیق ارتقاء دهد. این همان چیزی است که باید آن را به همسران و پسران و دختران آموزش داد.

 

برای دانلود این فایل آموزشی روی لینک زیر کلیک کنید




دانلود کنید با حجم 12 مگابایت و لینک مستقیم

آیا می دانید؟

آیا میدانید...!؟





آیا میدانید زرتشت یعنی ستاره زرین!
آیا میدانید قطر شاهرگ گردن ۶ میلیمتر میباشد
آیا میدانید ناخن انگشت میانی سریعتر از دیگر انگشتها رشد میکند
آیا میدانید نروژ سومین کشور صادر کننده نفت میباشد
آیا میدانید با برداشتن تخمدانها عمر بیمار بطور متوسط ۸ سال کمتر میشود
آیا میدانید اسکنر ۴۸ سال پیش اختراع شده است
آیا میدانید ۱۰۰ سال پیش پزشکان آمریکایی میگفتند زنانی که باهوش هستند باردار نمی شوند
آیا میدانید ستاره دریایی فاقد مغز میباشد
آیا میدانید سالانه ۵۰۰۰ کارگر در معادن چین جان خود را از دست میدهند
آیا میدانید مروارید درون سرکه ذوب میگردد


بر روی ادامه ی مطلب کلیک کنید...

ادامه مطلب ...

خاصیت عشق

صدا کن مرا...

صدای تو خوبست!

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم!

بیا تا برایت بگویم که تنهایی من چه اندازه است..

و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمی‌کرد

«و خاصیت عشق اینست»

ds

از کسی که دوستش داری ساده دست نکش !

شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی

و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن

چون شاید

هیچوقت

هیچ کس

تو رو به اندازه اون دوست نداشته باشه !!

xz

xc

دلم خیلی میخواست معنای عشق و دوست داشتن رو بدونه !



معنای غروب رو !

ولی کاش هرگز این آرزو رو نداشت !

هر غروبی زیباست جز غروب عشق

چقدر شکستن بی صدا !

چقدر تحمل

چقدر انتظار نشستن واسه فردا !

چقدر امید و دلخوشیهای الکی !!!

وقتی میبینی عشق دروغه ! چراغش بی فروغه ! وفاش همینه !!

واسه چی میخوای بمونی !

برو از این دنیا راحت کن خودت رو !

آسمون عشق ابری شده ! تماشا نداره !

مهر و وفا مرده اینکه دیگه حاشا نداره !

دلا سنگ ، هزار رنگ

همش ریا و دو رویی !

پس کو تو دلها وفا !

کو ؟؟؟؟

پس عشق و عاشقی چیست ؟؟

بالاتر از اینکه بخوای جونت رو بدی ؟؟!!

بسه بسه ...

ای دل بیا بریم ...

xc

zxc

zczxc

سکوت حقیقت است

فریاد است

سرشار از سخنان ناگفته است

از حرکات ناکرده

اعتراف به عشق های نهان

و ببین که این بغض بی صدای من

اعتراف

به عشق همیشگی توست

zxc

zxczc

هرگز به کسی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری!

 هرگز به کسی محبت نکن وقتی قصد شکستن قلبش را داری !!!

 هرگز قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری!!

 

وقتی کوچیک بودیم دلمون بزرگ بود

 ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دلتنگیم!!!

کاش کوچیک می موندیم تا حرفامون رو از نگاهمون بفهمن !

نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد هم که می زنیم

باز کسی حرفمون رو نمیفهمه !!!

zxc

xzczc

پروردگارا به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم  ندارند
 
عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند

بگریم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند

به من بیاموز لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند

محبت کنم به کسانی که محبتی درحقم نکردند

xzcz

zxX

خاطره بهترین و تنها یادگاریست که می ماند

پس خاطره ها رو زنده نگه داریم

چون فراموشیش کار هیچ کس نیست...

ZXxxx


zxc

 

ببخشم کسانی را که هر چه خواستند با من با دلم با احساسم کردند

ومرا در دوردست خودم تنها گذاردند

و من امروز به پایان خودم نزدیکم...

 پروردگارا به من بیاموز در این فر صت حیاتم آهی نکشم برای کسانی که دلم را شکستند

چه به سر عشق و عاشقان آمد

در زندگی افرادی هستند که مثل قطار

شهربازی هستند

از بودن با اونا لذت می بری ولی باهاشون به

جایی نمی رسی

ما در زندگی مرتبا با درسهای تازه ای روبرو


می شویم و


تا زمانی که درسی را یاد نگیریم مجبور به

 

گذراندن دوباره آن هستیم

                       تت    

جک شماره 2

وز دو تا قزوینی تو قبرستان راه میرفتندیه دفعه یکیشون خم شد و یه چیزی از زمین برداشت و بوسید و گذاشت کنار .رفیقش گفت :"بالام جان چی بود ، نان بود" یارو گفت: "نه بالام ، استخوان کان بود"


                                                     

به یه قزوینی گفتند تحصیل کردی ؟گفت: "تحصیل نه ، ولی محصل چرا

                                                     

یک بابایی رو تو قزوین میندازن زندان، روز اول هم سلولیش ازش میپرسه: بالام جان، ‌بچه کردی افتادی این تو؟! یارو میگه: نه آقا این حرفا چیه؟ من هیچ وقت همچی کاری نمیکنم! قزوینیه میگه: خوب پس حتما اوا کردی؟! باز یارو میگه: نه برادر، چی میگی؟! قزوینیه میگه: نکنه پیرمرد کردی؟! یارو میگه: آقای عزیز عفت کلام داشته باش، این حرفا یعنی چی، من جرمم سیاسیه! قزوینیه میگه: آهــان! بالام جان فهمیدم، رئیس‌جمهور کردی!

                                                     

یه قزوینیه به کون یه بچه خوشگل دست می ندازه ,طرف می گوزه !! قزوینیه می گه : یه همچین مالی باید هم دزدگیر داشته باشه.

                                                     

یک آلمانی به یه قزوینی میگه : قزوین کجاست؟ جواب میده اگه کونت میخاره همین جا...

                                                     

به میمنت دستیابی به فناوری هسته ای سجده شکر بجا آورید (شهرداری قزوین )

 

                                                     

می دونی قزوینی ها موقع بدرقه چی می گن ؟
می گن خودم پشتت خدا پناهت

 

                                                     

به قزوینیه میگن چه روزی رو بیشتر از همه دوست داری؟ میگه : ببم جان روزی رو که دنیا کون فیکون شود

                                          

                                                          

وصیت نامه پدر احمدی نژاد: من میمیرم تا قزوین رفتن پسرم رو دوباره نبینم!!!

  



قزوینیها به شورت لامبادا میگن نخ در بهشت

 

میدونید به فرمانده قزوین‌هاچی میگن ارباب حلقه‌ها

 

یه قزوینی رو بایه گونی شورت می گیرن بهش میگن این چیه؟ میگه دفترچه خاطراتمه

 

زنی در قزوین باسنش را می خارانده.پیرمرد قزوینی که دل و حال راه رفتن راهم نداشت، به او می گه: خرده کاری هم می کنیم ها!!!

 

یه بچه توی قزوین گم میشه پلیس اعلام میکنه که هرکی این بچه را پیدا کرده امشب را که هیچ ولی فردا شب بیاد تحویلش بده تا ما پس فردا اون را به خونواده اش تحویل بدیم

 

قزوینیه تو صفه مرغه که مرغ تموم میشه قزوینیه میگه:مرغ تموم شد چرا صفو به هم میزنید

 

اگه با یه قزوینی گنده تو کوچه بن بست بودی 3 راه بیشتر نداری : اول اینکه آب بشی بری زمین یا اینکه دود شی بری هوا یا دستت رو بزنی به دیوار توکل کنی به خدا ...

 

تهرانی میره قزوین بند کفشش باز میشه با بدبختی یه کوچه بن بست پیدا میکنه و دولا میشه تا بندش رو ببنده یهو یه چیزی میشه سرش رو بلند میکنه چشمش می افته به تابلو سر کوچه می بینه نوشته کوچه دستغیب

 

ژاپنی یه میره قزوین وقتی که بر میگرده، ازش می پرسن: قزوینی ها را چه طوری دیدی؟ ژاپنی یه میگه: در قزوین تاتاشی ، تو شه!!!

 

صدهزار سال پیش یک سکه تو قزوین می افته زمین آثار باستانی میشه

 

سه مجرم عربه و آبادانی و قزوینی یه رو می برن توی یه جزیره و به هر کدومشون یه گوریل می دن و می گن: هر کی بتونه بچه بیشتری از این گوریل ها بگیره، از مجازاتش کم می شه. سه سال دیگه میرن سراغ این مجرمین و می بینن عربه چهار تا بچه داره، اون رو عفوش می کنن. می رن سراغ آبادانی یه می بینن سه تا بچه داره، اونم عفو می خوره . می رن سراغ قزوینی یه می بینن یه بچه داره. می گن: توی این سه سال فقط همین یه بچه؟ قزوینی یه میگه: بابا همون موقع من دنبال هواپیماتون کلی دویدم و داد زدم این گوریله (نره)!!!

 

قزوینی یه عروسی میکنه ،فرداش با برادر زنش میره ماه عسل !!!

 

جلوی درشهر قزوین می نویسند به شهر قزوین خوش آمدید وقتی که می خوای خارج شوی می گویند خوشتون آمد

 

قزوینی یه وصیت میکنه که وقتی من مردم، منو بسوزونین و ازم پودر بچه درست کنین

 

یه روز تو صف نانوایی در قزوین دست نفر اول میره تو پریز برق تا ته صف همه میمیرن

 

عزرائیل میره جون قزوینی یه را بگیره، قزوینی یه میگه : قربونت بیزحمت دولا شین اون وصیت من رو از زیر قالی بدین به من!!!

 

یه روز یه قزوینیه تصمیم میگیره بره کوه نوردی همین طوریکه داشته از کوه میرفته بالا متوجه جمعیت زیادی جلوتر از خودش میشه با خودش میگه من و این همه خوشبختی محاله

 

توی پارک های قزوین نوشته شده: بچه ها گل بچینید

 

یه روز یه درویش میره قزوین.وقتی میخواد وارد شهر بشه میگه  (یاهو) ولی وقتی میخواد بیا بیرون میگه (یوهو).

 

اگه بین 6 تا قزوینی گردن کلفت توی یک اتاق گیر افتادی چه کار می کنی؟!!... تو که کاری از دست بر نمیاد.... پس سعی کن بهت خوش بگذره!!!

قزوینیه به یه کوچه خلوت می رسه خودشو انگشت میکنه در می ره

از قزوینیه میپرسن بزرگترین سد دنیا چیه میگه شلوار لی

یه قزوینیه توی صف آخر نماز جمعه بوده، تو سجده آخر، یه کم زودتر از بقیه بلند میشه، یه دفعه با هیجان میگه: خدایا، به خاطر این دو رکعت نماز، من مستحق اینه همه نعمت نیستم!

امام جمعه قزوین: من ورزش نمی‌کنم ولی ورزشکاران را چرا

قزوینیه یه بچه خشگل بلند کرده بوده، پای معامله که میرسن قزوینه میگه: ببین بالام جان، اگه بزاری توش بزارم 50 تومن بت میدم اگر هم بزاری لاش بزارم 100 تومن بت میدم. بچهه هم پیش خودش میگه: عجب نرخ خوبیه! بزار یه لاپا بهش بدیم 100 تومن کاسب بشیم. خلاصه تا وارد عمل میشن قزوینیه امونش نمیده و تا دسته میکنه تو ماتحت بچه مردم! پسره هم بدبخت با هزار مکافات خودشو میکشه بالا میگه: خوارکسده مگه قرار نبود لا پام بذاری؟! پس چرا کردی توش؟! قزوینیه میگه: بالام جان به جون تو دست کردم تو جیبم دیدم 50 تومن بیشتر ندارم!!!

مسابقه 20 سوالی قزوینیه میگه: کونه؟! یارو میگه: نه آقا، این حرفها چیه. میپرسه: سفیده؟ یارو میگه: بله. میگه: بالامجان کونه؟! یارو میگه: نه جانم، کون نیست! قزوینیه میپرسه: وسطش چاک داره؟! یارو میگه: آره. میگه:آهااا! فهمیدیم..بالام جان کونه؟! یارو میگه: باباجان من که گفتم نه! کون نیست! قزوینیه میگه: سوراخ داره؟! یارو میگه: نه. قزوینیه میگه:اَاا... بالام جان این چه کونیه که سوراخ نداره؟!!!

جک شماره 1

یه روز یه اصفهانی و یه تهرانی و یه قزوینی می میرند.آنقدر به خدا التماس می کنند تا اینکه خدا با برگشتن آنها به دنیا موافقت می کنه به شرطی که دیگه گناه نکنند وگرنه سنگ می شوند. خلاصه آنها به دنیا برمی گردند.همان اول کار تهرانیه یه دختره را میبینه و می افته دنبالش. همان دم سنگ میشه.بعد مدتی اصفهانیه یه ۵ تومانی روی زمین می بینه خم میشه که برداره قزوینیه می گه : خاک تو سرت . هم خودت رو بدبخت کردی هم منو


                                                                                                        


قزوینیه به جنیفر لوپز میگه : آخه تو که اینقدر با کلاسی ، اینقدر خوشکلی اینقدر محبوبی پس واسه چی نماز نمی خونی

                                                                                                   

به قزوینیه میگن زن رو تعریف کن، میگه: بالام جان، زن حجمیست زائد که فضای اطراف کان رو اشغال کرده!

                                                                                 

قزوینیه میمیره، پسرش میبینه وصیت کرده قبرشو شیب دار بسازن!
چند وقت بعد قزوینیه میاد به خواب پسرش، پسره میپرسه: بابا جریان این قبر شیب دار چیه؟
قزوینیه میگه: بالامجان، تا بچهها بیان روش سر بخورن!
 

                                                                                


شرکت گاز ازمشترکین تلفن همراه درخواست کرد ازفرستادن SMSهای خنک جدأ خودداری کنند، تا در مصرف گاز صرفه جویی شود!

          

                                                                                 


هواشناسی اعلام کرد از فردا موج جدیدی از تعطیلات وارد کشور خواهد شد


                                                                               

با پرتاب کردن حتی یک مشت برف از فریزر به کوچه به تعطیلی مدارس کمک کنید.


                                                                               

یه روز یک مادره داشته واسه بچه اش لالایی میخونده. یک نیم ساعتی که می گذره بچه میگه: خوب دیگه مامان خفه شو میخوام بخوابم

                                                                              


یه روز لره تو توالت بوده بعد موبایلش زنگ میخوره ! پسرش میگه بابا کجایی میگه یه جایی هستم چه طور ؟ میگه مامان گفت شام نداریم هر جا هستی یه چیزی بخور !

                                                                             


دو نفر کونگشاد بانک میزنند اولی به اون یکی میگه: خب بیا بشمریم. دومی میگه: حوصله داری فردا رادیو میگه.

                                                                            


دوستان واقعی شما بعد از اتمام طر حهای رنگارنگ ایرانسل چهر ه ی واقعی  خود را نشان خواهند داد

                                                                            


خبرنگارخارجی میاد تهران میره مسجد میبینه همه صف ایستادن واسه غذا ، میگه مگه اینجا نماز نمیخونن؟میگن نماز میخوای برو دانشگاه تهران،میگه پس دانشجوها کجان؟میگن اگه منظورت روشنفکرا و دانشمنداس برو زندان اوین. میگه مگه دزدا رو نمیبرن زندان؟میگن زکی،پس مملکت رو کی اداره کنه؟…..

                                                                           


سرهنگ میاد خونه میگه : خانم تیمسار شدم.. زنه میگه مهم نیست ، تو فقط شبا واسه من “استوار” باش ، روزا هر کوفتی می خوای باش!!!